منطقه مرگ اورست ” Mount Everest Death Zone “
منطقه مرگ اورست در ارتفاع بالای ۸۰۰۰ متری اورست واقع شده است، درست جایی که دمای هوا آنقدر پایین است که اگر عضوی از بدن کوهنورد در معرض هوا قرار بگیرد با خطر انجماد یا هیپوترمی روبرو میشود. هرگونه خوابیدن یا سقوط ممکن است منجر به جراحت یا حتی مرگ شود.
بادهای شدیدی که در این منطقه میوزد، سد بزرگی بر سر راه کوهنوردان در مسیر رسیدن به قله است. معمولا کوهنوردان زمان زیادی را در این منطقه برای رسیدن به قله، در حالی که با چالشهای مختلف روبرو هستند صرف میکنند.
علاوه بر سرما، یخزدگی و وزش باد خطرات دیگری نیز کوهوردان را تهدید میکند. در منطقه مرگ اورست فشار هوا تقریبا یک سوم فشار هوا در سطح دریاست که این به معنی کاهش میزان اکسیژن است. اکثر کوهنوردان بدون پشتیبانی تنها چند ساعت میتوانند زنده بمانند.
بیش از ۴۰۰۰ نفر قله اورست در منطقه هیمالیا را صعود کردهاند و بیش از ۲۰۰ نفر در این تلاش جان خود را از دست دادهاند.
اگر کوهنوردی در منطقه مرگ به هر دلیلی سقوط کند و یا توان حرکت خود را از دست بدهد و یا جانش را از دست دهد در همان منطقه رها میشود. اجساد بسیار زیادی تا به امروز در دامنههای بالاتر پراکنده هستند به طوری که در ماه آوریل ۲۰۱۰ تیمی اعزام شد تا برخی از آنها را پاکسازی کنند.
وضعیت ناتوانکننده در منطقه مرگ اورست به گونهای است که کوهنوردان ممکن است ۱۲ ساعت زمان برای عبور از این منطقه ۱.۷ کیلومتری صرف کنند. اگر کوهنوردی بخواهد با این منطقه هم هوا شود نیاز به زمانی در حدود ۴۰ تا ۶۰ روز دارد که این مدت زمانی بسیار طولانی است.
انسانی که از سطح دریا به منطقه مرگ اورست میرود ممکن است طی مدت زمان کوتاه ۲ الی ۳ دقیقه هوشیاری خود را از دست بدهد.
در سال ۲۰۰۷ آزمایشی صورت گرفت و طی آن بیش از ۲۰۰ نفر داوطلب به کمپ اصلی اورست صعود کردند. نتیجه تحقیقات نشان داد که حتی در بیسکمپ هم فشار هوا تأثیر زیادی بر میزان اکسیژن موجود در خون افراد دارد، در حالی که در سطح دریا این میزان در حدود ۹۸ الی ۹۹ درصد میباشد در بیسکمپ اورست این مقدار به ۸۵ تا ۸۷ درصد تنزل پیدا میکند.
این موضوع به نوبه خود باعث افزایش میزان تنفس میشود و تلاش برای تنفس بیشتر هم موجب از دست دادن انرژی بیشتر و خستگی زودتر میشود. همواره به کوهنوردان توصیه میگردد تا در این ناحیه حداکثر احتیاط لازم را بنمایند زیرا امکان امدادرسانی در این ناحیه با هلیکوپتر وجود ندارد.
کوهنوردان با صعود سریع و یکروزه به منطقه مرگ جان سالم بهدر میبرند اما در حال حاضر به دلیل شلوغی مسیر صعود ساعتها منتظر میمانند و همین انتظار کشنده است. یکی از بزرگترین خطرها در ارتفاع ۸۰۰۰ متر، هیپوکسیا ( کاهش اکسیژن در بافتهای مغز ) است. به اعتقاد پیتر هاکت، کارشناس و پزشک، نمیتوان بدن را به هوای منطقه مرگ اورست عادت داد.
اگر اکسیژن کافی به مغز نرسد، مغز در ارتفاع بالا ورم میکند. ورم مغز ممکن است به حالت تهوع، استفراغ و کاهش قدرت استدلال و تفکر منجر شود. بر اثر این ضایعه، کوهنوردان موقعیت مکانی خود را فراموش میکنند. به همین دلیل به گفته کارشناسان دچار نوعی جنون میشوند و شروع به هذیانگویی میکنند.
در چنین شرایطی، قدرت تصمیمگیری کوهنوردان مختل میشود و دست به کارهای عجیبی مثل درآوردن لباسها یا صحبت با دوستان خیالی میزنند. در این ارتفاع نابودی و زوال انسان شروع و خوابیدن مشکل میشود. همچنین از بین رفتن ماهیچهها و کاهش وزن آغاز میشود.
تهوع و استفراغ ناشی از بیماری ارتفاع به کاهش اشتها منجر میشود. انعکاس بیانتهای نور از برف و یخ شاید به برف کوری (از بین رفتن موقتی بینایی یا پاره شدن رگهای خونی داخل چشم) منجر شود.
تجربیات کوهنوردان از منطقه مرگ اورست
جاش لوزی بازیکن راگبی انگلستان وقتی که وسایل تنفسی خود را در منطقه مرگ خراب شده دید از ۱۵۰ متری قله بازگشت.
ترسناکترین چیز دیدن اجساد بود و درک این واقعیت که من هم میتوانستم یکی از آنان باشم. تنها چیزی که آدم میخواهد انجام دهد نشستن و خوابیدن است چون سطح اکسیژن بسیار پایین است اما آنها اینجوری کشته شدهاند.”
دیوید کارتر یکی از اعضای هیئت اعزامی NOVA در سال ۱۹۹۸ صعود از منطقه مرگ اورست را به جهنمی زنده تشبیه میکند.
کوهنوردان معمولا سعی میکنند در یک روز به قله برسند و زمان کمی در منطقه مرگ بگذرانند و سپس وارد ارتفاعات امن شوند اما جنون تمامکردن مسیر در آخرین هفتههای صعودی و در یکی از دشوارترین مسیرها افزایش پیدا میکند.
جواد نوروزی کوهنورد خراسانی ملقب به “پلنگ برفی” پس از بازگشت از اورست گفت:
زمانی بود که ناامید و خسته در کمپ چهار اورست در منطقه معروف به “منطقه مرگ” بودم این کمپ ۸ هزار متر ارتفاع دارد و اکسیژن کمی در این مکان وجود دارد و امکان ایست قلبی نیز هست و تلفات زیادی در این محل به وجود میآید. زمانی که به این کمپ برای صعود رسیدم هوا نامساعد شد، باد و سرمای شدید این کمپ را فراگرفته بود و به این فکر میکردم که در صعودم با شکست مواجه شدم، با مشورتی که انجام داده بودم قرار بود صعود متوقف شود. تقریباً ۲۴ ساعت در آن مکان بودم که برای من یکسال گذشت و آخرین صحبتها این بود که باید برگردم، آنجا به من سخت گذشت و فقط فکر میکردم، برای صعودی که تلاش زیادی برای آن شده بود، چرا این گونه شد؟ پس ساعتی هوا خوب شد و ترسم ریخت و این در حالی بود که ناامید شده بودم ولی دعاهای خیر همه دست به دست هم دادند و صبح به قله رسیدم.
لاکپا شرپا زنی است که ۹ مرتبه به اورست صعود کرده است یعنی بیش از هر زنی روی کره زمین.
روز صعود به قله سختترین بخش سفر است. برای صعود موفقیتآمیز به قله، همهچیز باید خوب پیش رود. تقریبا ساعت ۱۰ شب صعودکنندگان کمپ چهار را در ارتفاع ۸۰۰۰ متری ترک میکنند کمپی که درست در مرز منطقه مرگ اورست قرار دارد. اولین تلاشهای صعود در تاریکی کامل و با وجود نور کم ستارهها و هدلامپ رخ میدهد. ۷ ساعت بعد، صعودکنندگان به قله اورست میرسند و پس از استراحت کوتاهی مملو از شادی و عکس، بازمیگردند و بازگشت ۱۲ ساعت طول میکشد.
با این وجود اخیرا قله اورست مملو از کوهنوردانی شده است که سعی میکنند در مناسبترین بازههای آبوهوایی به قله برسند. بهدلیل شلوغی بیش از حد برخی کوهنوردان گاهی چهار ساعت در منطقه مرگ اورست منتظر میمانند و این مسئله به خستگی و حتی مرگ آنها منجر میشود.
بهگزارش تاماندو پست، امروزه تعداد زیادی کوهنورد عازم قله میشوند که به دلیل جمعیت زیاد صعودکنندهها، بسیاری از کوهنوردان باید مدتهای زیادی در صفهای طولانی منتظر بمانند. گذراندن زمان زیاد و بدون برنامهریزی در منطقهی مرگ اورست به قیمت جان کوهنوردان تمام میشد.
همه کوهنوردان امید رسیدن به قله اورست را داشتهاند. رویای آنها فتح اورست، بلندترین قله جهان بوده است اما وقتی قدم به منطقه مرگ اورست گذاشتند، شرایط را از آنچه که تصور میکردند سختتر دیدند. آنقدر سخت که بعضی از آنها از نیمه راه بازگشتند و بعضی نیز …
معروفترین قربانیان منطقه مرگ اورست
ترکم نکنید
زن کوهنوردی که در حال کشیدن آخرین نفسهایش بود اشک میریخت و به همراهانش میگفت “لطفا تنهایم نگذارید”.
این آخرین کلماتی است که فرانسیس آرسنتیف با فریاد به دو کوهنورد همراهش گفت. فرانسیس که همراه شوهرش و یک کوهنورد دیگر دل به خطر زده بودند، از بلندی سقوط کرده و جامانده بود، آنها در منطقه مرگ اورست بودند، اکسیژن کمی برای نفس کشیدن داشتند و زن بیچاره دقیقا کنار یک دره شیب دار سقوط کرده بود.
اگر هر کوهنورد دیگری خودش را به فرانسیس میرساند، مطمئنا مرگ او را نیز تهدید میکرد و برای همین نجات او غیرممکن بود. به رغم خطر زیادی که وجود داشت، ایان وودال و کتی اوداد دو کوهنورد دیگر همراهش، هر طور که بود با سختی فراوان خود را به پایین دره رساندند تا به فرانسیس کمک کنند اما دیگر خیلی دیر شده بود. ایان و کتی ماسک اکسیژنی که همراه داشتند را به دهان فرانسیس چسباندند تا او نفس بکشد اما زن بیچاره جان خود را از دست داده بود.
حالا دو کوهنورد میبایست خود را به بالای کوه میرساندند تا به کمپ برگردند و حادثه را گزارش دهند. به این ترتیب، جسد فرانسیس از سال ۱۹۹۸ در منطقه مرگ اورست رها شد! سرگئی همسر فرانسیس و کوهنورد دیگری که همراه او بود نیز هیچ وقت به کمپ برنگشتند و آنها نیز ناپدید شدند، تنها وسایلی که از همسر فرانسیس پیدا شد طناب و کلنگ کوهنوردی او بود.
به گفته کوهنوردان دیگری که در این سفر همراه آنها بودند، این زوج کوهنورد در ابتدای راه با هم بودند اما به طور کاملا تصادفی از یکدیگر جدا شده و دچار سرنوشتی مشترک شدند. شواهد موجود نشان میداد سرگئی با وجود این که میدانست ذخیره اکسیژن کافی همراه ندارد به سمت قله اورست پیش رفت تا به همسرش کمک کند اما میان راه سرمازدگی نیز به او هجوم آورد و وی نتوانست خود را به فرانسیس برساند.
جورج مالوری
یکی از ماجراهای کوهنوردان اورست مربوط به جورج مالوری کوهنورد مشهور انگلیسی است. او در سال ۱۹۲۴ تصمیم گرفت اولین نفری باشد که اورست را فتح میکند اما توفان جان او را گرفت. جسد جورج مالوری سال ۱۹۹۹ در پی اکتشافات یک گروه تحقیقاتی با همین نام، کشف شد.
ده سال قبل از کشف جسد، چند کوهنورد چینی مدعی شدند با جسدی که به نظر میرسید متعلق به یک مرد اروپایی است مواجه شدهاند. به گفته آنها، صورت جسد به سمت زمین بود و با توضیحاتی که آنها ارائه کرده بودند کارشناسان تصور میکردند جسد متعلق به اندرو اورین، یعنی همراه جورج مالوری است.
سال ۱۹۳۳ کوهنوردان مکتشف اورست طناب و کلنگ کوهنوردی اندرو اروین را پیدا کردند و برای همین آنها مطمئن شدند جسدی که کوهنوردان چینی دیدهاند متعلق به اروین است اما وقتی ۶۶ سال بعد جسد مورد نظر کشف شد در کمال ناباوری آزمایشات نشان داد جسد جورج مالوری پیدا شده است.
صورت جسد به سمت زمین بود، دستهایش گشوده و به طرف بالا کشیده شده بود. حالت پوست تقریبا دست نخورده مانده بود اما رنگ آن به خاطر ۷۰ سال آفتاب گرفتگی، کاملا برنزه شده بود.
پس از آزمایشات و مطالعات گوناگون بر روی جسد، متخصصان نظر دادند که علت مرگ جرج مالوری به احتمال بسیار زیاد جدا شدن طناب از صخره بوده و وجود طناب گرهزده دور مچ مالوری این نظریه را ثابت میکرد. همچنین روی پیشانی او حفرهای به اندازه یک توپ گلف دیده میشد و این نشاندهنده آن بود که تکه سنگ بزرگی به پیشانی او اصابت کرده و کوهنورد را زخمی کرده بود. جسد اندرو اروین نیز هرگز پیدا نشد.
بوتهای سبز
بوتهای سبز نام مشهورترین جسد قله اورست است که متعلق به سیوانگ پالجور کوهنورد هندی است. جسد او دهم مِی ۱۹۹۶ از زیر برف و یخ پدیدار شد و چون سیوانگ پالجور بوتهای سبز رنگی به پا داشت، این لقب را به او دادند.
سیوانگ پالجور یکی از اعضای گروه سه نفره کوهنوردان مشهور هندی بود که قصد داشتند برای اولین بار قله اورست را فتح کنند. متأسفانه آنها بدترین زمان را برای صعود انتخاب کردند. هوا در آن زمان از سال بسیار بد بود به طوری که یکی از مرگبارترین حوادث تاریخ کوهنوردی اورست را رقم زد. وقتی توفان آغاز شد، دمای هوا به زیر صفر رسید. سیوانگ پالجور از دو کوهنورد دیگر جاماند و برای در امان ماندن از سرمای هوا، غار کوچکی پیدا کرد و در آنجا چمباته زد، غاری که آرامگاه ابدی پالجور شد.
دیوید شارپ میمیرد
دیوید شارپ کوهنورد انگلیسی بود که سال ۲۰۰۵ تصمیم گرفت اورست را فتح کند. شارپ عضو یک گروه اکتشافی سازماندهی شده بود. سفر آنها به خوبی برنامهریزی شده بود اما در راه به یکباره هوا نامساعد شد و گروه تصمیم به بازگشت گرفت اما دیوید شارپ نظر دیگری داشت و همچنان به راه خود ادامه داد.
دیوید در مسیر خود غار کوچکی پیدا کرد و در آنجا پناه گرفت، او برای رفع خستگی در آنجا دراز کشید و در همانجا جان خود را از دست داد. نکته قابل توجه اینجاست که کوهنوردان بسیاری از کنار دیوید عبور کردند اما متوجه شرایط وخیم او نشدند.
زمانی که دیوید شارپ داخل غار بود، نزدیک به ۴۰ کوهنورد از کنار او عبور کردند اما چرا هیچ یک از آنها به او توجهی نکردند؟ دیوید بدون اینکه بداند دقیقا در همان غاری استراحت کرد که کوهنورد چکمه سبز جان خود را در آنجا از دست داده بود، برای همین خیلیها تصور میکردند که دیوید همان چکمه سبز است.
مدتی بعد چند شرپا بدن بیرمق دیوید را پیدا کردند که فقط میتوانست نام و شماره اکتشاف خود را به زبان آورد.
شرپاها سعی کردند به دیوید اکسیژنرسانی کنند و او را به پایین کوهستان بیاورند اما شرایط دیوید آنقدر وخیم بود که نمیتوانست روی پاهایش بایستد، برای همین او را به جایی کشاندند که آفتاب بود، به امید این که تا رسیدن کمک، گرمای خورشید او را از مرگ نجات دهد اما وقتی آنها با کمک برگشتند، دیوید زنده نبود.
گورستان اورست
دمای پایین کوهستان اجساد را سالم نگه میدارد. بر همین اساس بسیاری از اجساد کوهنوردان که از سالهای گذشته به جا ماندهاند، امروزه با ذوب برفها کشف میشود و اجساد دیگری را نسلهای آینده کشف خواهند کرد.
با وجود این که خیلیها اورست را گورستانی شوم میپندارند اما نپالیها آن را مقدس میدانند. بسیاری از بومیان منطقه وصیت میکنند پس از مرگشان، جسد آنها را در کوهستان رها کنند در حالی که این کار برخلاف قانون است اما خیلی از کوهنوردان این خواسته را به صورت پنهانی عملی میکنند. با این وجود به محض کشف یک جسد دستور پایین آوردن آن صادر میشود و پس از احراز هویت به خاک سپرده خواهد شد.
اجسادی که در ارتفاع بسیار زیاد قرار دارند نیز در همانجا زیر قبر سنگی قرار خواهند گرفت تا به آرامش ابدی برسند، در گوشه و کنار مسیر کوهنوردی اورست، قبرهای سنگی دیده میشود که داخل همگی آنها اجساد کوهنوردانی قرار دارد که آرزوی فتح این قله بلند را داشتهاند. در این بین، برخی از اجساد را که نمیتوان دفن کرد یا در قبر سنگی قرار داد، به درون گودالهای یخی میاندازند تا در معرض دید عموم نباشند.
علت مرگ کوهنوردان در اورست
البته همه کوهنوردان دچار حادثه نمیشوند. بعضی از آنها وقتی به خواب میروند، سرمای هوا آنها را میکشد. تعدادی دیگر بیهوش میشوند و یخ میزنند. عدهای نیز دچار حادثه شده و زخمی میشوند. برای همین در محل حادثه رها میشوند و آرام آرام دچار سرمازدگی شده و جان خود را از دست میدهند.
آمار نشان میدهد از هر ۴ کوهنورد یکی از آنها در راه صعود به قله اورست جان خود را از دست داده است. امروزه پیشرفت در تکنولوژی باعث شده تا شانس زندهماندن کوهنوردان در مسیر صعود به قله اورست بیشتر شود. از سال ۲۰۱۱ هرساله نزدیک به هزار کوهنورد تلاش میکنند تا به قله اورست برسند که از این میان ۱۵ تا ۲۰ نفر جانشان را از دست دادهاند.
ترجمه: پویا سلیمانی / فریدون شیرمحمدلی
سایر منابع: ترانگو، زومیت، تسنیم