چگونه کوهنوردی را آغاز کنیم؟
آیا تا به حال این پرسش را از خود داشتهاید که چگونه کوهنوردی را آغاز کنیم؟ میل به کوهنوردی و کششهای اولیه درونی برای رفتن به کوه به طور معمول از اواخر دوره نوجوانی شروع میشود. نقطه عطف این سرآغاز زیبا و فراموش نشدنی که گاه تا آخر عمر در ضمیر انسان باقی میماند خاطره نخستین روز آن است.
هر لحظه که به آن روز میاندیشیم و تصویرهای متمادی ایامی را که پشت سر میگذاریم، مرور میکنیم، متوجه میشویم که در طی این راه دشوار چه تلاشهای بیوقفهای که انجام ندادهایم. به چه مشکلاتی که برخورد نکردهایم. چه موفقیتهای ارزندهای که به دست نیاوردهایم.
نقطه آغاز کوهنوردی
معمولاً میل به کوهنوردی به یکی از اشکال ذیل در فرد پیدا میشود:
۱. در فصل مناسب، شب به تنهایی یا به اتفاق دوستان و خانواده به کوه رفتن؛
۲. اجرای یک برنامه ساده و اتفاقیِ کوهنوردی به همراه دوستانِ آشنا با کوهستان، دیدن اتفاقی یک محیط سنگنوردی و …؛
۳. همگامی با یک مربی باتجربه در کوهستان و شرکت در برنامه گروههای کوهنوردی و جذب محیط شدن.
گامهای نخستین
به طور معمول بعد از به وجود آمدن انگیزهی ادامه فعالیت، اطلاعاتی در خصوص لوازم و تجهیزات کوهنوردی و چگونگی خرید و نگهداری آن در اختیار نداریم. بنابراین در این مقطع راهپیماییهای اولیه در محیطهای شناخته شده کوهستانی اطراف هر شهر انجام میشود.
طبیعتاً در ضمنِ صعود با نگاههای کنجکاوانه در اطراف پی به وجود لوازم و تجهیزاتی میبریم که معمولاً کوهنوردان به همراه خود دارند.
طبیعی است که به فکر دستیابی و تهیه تجهیزات کوهنوردی و کمپینگ میافتیم. روزهای تعطیل یکی پس از دیگری میآیند و ما همچنان به طور مکرر مسیرهای تکراری را بالا و پایین میرویم. پس از مدتی به تدریج میتوانیم از محیطهای تکراری خارج شده و به دنبال برخی گروههای کوهنوردی و در تعقیب آنها به مسیرهای جدیدی دست پیدا کنیم.
اگر این اتفاق در بهار و تابستان رخ دهد طبیعتاً سادهتر و در زمستان بسیار خطرناک و مشکلساز خواهد بود. بدون امکانات و همپایی با گروههای صعودکننده، جان انسان به خطر خواهد افتاد.
عدم اطلاع از وجود نقاطی که خطر ریزش بهمن دارند، مقابله یکباره با هوای طوفانی و خطرناک زمستان، گم شدن در کوهستان و ندانستن شیوههای جهت یابی و مسیریابی، روبرو شدن با صخره و دیواره و پرتگاه، درگیری با صخره بدون آموزش قبلی، اطلاع ندادن به دوستان و فامیل و بستگان، راهپیمایی در مسیر حرکت ناشناخته، مدت زمان صعود و فرود، اتراق کردن در هوای سرد زمستان در صورت مواجهه با هوای طوفانی به امید فرود آمدن در روز بعد بدون وسایل کافی… باعث شود تا متاسفانه حوادث تلخ و دردناکی به وجود آیند.
شاید نخستین برنامههای انفرادی و یا حداکثر دو نفرهی ما در کوهستان در فصل بهار و حال و هوای دگرگونی آن و یا کوهنوردی در پاییز باشد. هر دوی این فصول ضمن جاذبه اغواکننده خود خطرناک نیز هستند.
شاید برای کسانی که بیشترین لذات را از صعودهای بهاره و پاییزه بردهاند خطرناک نامیدن این فصلها قدری اغراقآمیز به نظر برسد. هرچند میل شدید دستیابی به ارتفاعات با وسایل ناقص ابتدایی همچون کفش نامناسب و لباسهای ناکافی در گرمای مطبوع بهار میتواند تا حد زیادی مشکلات صعود به ارتفاعات را ساده جلوه دهد. ولی واقعیت این است که در فصول سرد و کوهنوردی در زمستان صعود کار دشواری است.
مسیرهایی که به راحتی بر روی لبه خط الرأس ها قرار میگیرند، یالهایی که به سرعت در بهار و تابستان پیموده میشوند و پناهگاهها و جانپناههایی که بسیار زود به آنها میرسیم و در آنجا استراحت میکنیم، همچنین هوای نسبتاً پایدار و گرم، دسترسی به آب در نقاط مختلف کوه و دهها نکته دیگر باعث میشود به راحتی بر قله کوهی مرتفع و یا کوتاه صعود کنید.
انتظار میرود با وسایل ناقصی که داریم صعود خوبی داشته باشیم. اما زمانی که با زمستان کوههای ایران مواجه میشویم باید از تجربیات خود استفاده کنیم.
تفاوت کوهنوردی در تابستان و زمستان بسیار است و متاسفانه گاه با همان امکانات و وسایل موجود گام در راهی خطرناک و یا حتی بیبازگشت مینهیم و به کوه میرویم. در شرایطی که خانواده به درستی از تصمیم ما برای صعود اطلاعی ندارد و دوستان با مسیر نا آشنا هستند.
مسیرهای ابتدایی را با سرعت به پیش رفته سپس از قعر درهها یا از روی یالها همان نقاطی که در بهار و تابستان صعود میکردیم به دنبال پاکوب و رد پاهای نامحسوس بهمنها میرویم و از شکاف صخرهها صعود میکنیم.
حال آنکه هر آن حادثهای دردناک میتواند رخ دهد. ریزش بهمن، پرت شدن از صخرهها و گم شدن در کوهستان زمانی که در ارتفاعات هستیم باد با شدت مهیبی میوزد.
غرورمان ما را به پیش میبرد و به ناگاه همه چیز در هم ریخته میشود. گروههای جلوتر از ما با وسایل بهتر سریعتر ارتفاع میگیرند و ما با کولهباری از مشکلات باقی میمانیم. هوای سرد و طوفانی، مه و نبود دید کافی باعث میشود یا به طور کامل مسیر را گم کنیم و یا گرفتار بهمن شویم و به راحتی خود را در معرض مخاطرات زمستان قرار دادهایم.
چه بسیار کسانی که حتی با وسایل کافی، به علت کمبود تجربیات زمستانی نتوانستهاند از عهده هوای غافلگیرکننده این فصل برآمده، تسلیم طبیعت سخت و مقهورکننده شدند. بیشتر حوادث کوهستانهای ایران بدین شکل به وجود آمده و پایان میپذیرند.
کوهنوردی تابستانی نیز مشکلآفرین و حادثهساز میباشد. درگیری با صخرههای ریزشی و خرد و نا استوار، صعود از صخرهها تا سرحد امکان و ناتوانی در بازگشت، ریزش سنگ در مسیرهای خطرناک، صعود کردن به ارتفاعات بلند بدون اینکه به بازگشت فکر کرده باشیم، کمپ زدن های طولانی بر فراز قلل و درهها، مواجه شدن با یک توده هوای سرد غافلگیرکننده توام با برف حتی در بهار، درست حرکت نکردن و وارد آوردن فشارهای بیدلیل فیزیکی به بدن و به ویژه بازگشتهای سرعتی و صدمه دیدنهای شدید اندامهای بدن در عنفوان جوانی، بیخوابیها و خستگیهای روحی و جسمی شدید در اثر عدم رعایت نکات مهم در صعود و فرود، تکرویهای نابجا و بیحاصل، تقلیدهای غلط و حادثهآفرین از حرکتهای سنجیده سنگنوردان در ارتباط با استفاده از وسایل فنی که هر یک به تنهایی از جمله مواردی هستند که حادثهساز خواهند بود.
منبع: “کوهنوردی در ایران” علی مقیم