بهمن شناسی
اهمیت بهمن شناسی و آگاهی از خطرات آن در چیست؟ همانطور که میدانید ایران کشوری کوهستانی است. بسیاری از ما در مناطق کوهستانی کار یا زندگی میکنیم و یا اوقات فراغت خود را در کوهها سپری میکنیم. در فصل زمستان و برف، خطر سقوط بهمن، جان همه کسانی که در کوهستان قرار دارند را تهدید میکند.
آمار درستی از اینکه هرساله چندین نفر جانشان را بر اثر سقوط بهمن از دست میدهند در دست نیست. اما از اخبار رسانهها میتوان دریافت که بهمن هرساله قربانیان جدیدی را در بر میگیرد.
متأسفانه در کشور ما علیرغم تشکیل مرکز امداد و نجات کوهستان هنوز پایگاه و سایت مرجع برای ارائه پیش بینی بهمن به صورت روزانه وجود ندارد. از این رو آشنایی با اصول اولیه بهمن، بهمن شناسی و پیش بینی بهمن و همچنین آگاهی از خطرات آن و مهمتر نحوه امداد در حوادث بهمن بر همه کسانی که به نحوی با کوهستان در ارتباط هستند امری واجب و حیاتی است.
قابل ذکر است که این مطلب با عنوان ” بهمن شناسی و ایمنی در بهمن” توسط “باک تیلتون” مربی امداد و نجات کلرادو امریکا به رشته تحریر درآمده است و ممکن است برخی از بخشهای آن در کشور ما میسر نباشند، اما خواندن این اطلاعات میتواند ما را با اهمیت موضوع، آشنا سازد.
در اینجا قصد داریم تا به بخش اول این کتاب با عنوان بهمن شناسی که شامل موضوعاتی همچون تعریف بهمن و انواع آن، شناخت عواملی چون برف، هوا، زمین و … است بپردازیم.
به هر دلیلی که به کوه میروید، به خاطر بسپارید که بهمن هرگز راه خود را برای اینکه ما در مسیر آن هستیم عوض نخواهد کرد. بلکه این ما هستیم که باید مسیرمان را تغییر دهیم و این عمل هنگامی امکانپذیر خواهد بود که ما نسبت به بهمن شناسی و خطرات آن آگاهی داشته باشیم. راز کوچکی در بهمن وجود دارد. مانند زلزله، آتش و سیل، بهمن هم هیچ غرض و مقصود خاصی ندارد.
بهمنها قدرتهای پُر هیبت و نیرویی ابتدایی هستند. خیلی ساده، هر وقت روی یک سطح شیبدار مقدار زیادی برف جمع شود، یک فشار بر روی این توده برف باعث بوجود آمدن بهمن میشود.
بهمن چیست؟
یک بهمن میتواند، توده متشکل از هر جسم در حال حرکت به طرف پائین در روی یک کوه باشد. بهمن میتواند با توجه به چیزی که در روی سطح شیبدار قرار دارد، تودهای از سنگ و صخره یا گل و لای در حال حرکت باشد. اما به غیر از این حالات، لغت بهمن به طور کلی به تودهای از برف در حال حرکت به طرف پائین گفته میشود.
انواع بهمن
بهمن میتواند مقداری برف که شاید حداکثر ۴۵ متر بیشتر حرکت نکند تا توده عظیمی شامل چند میلیون تن یخ و برف باشد. جالب است بدانید که اکثر افراد در کوهستان به وسیله بهمنهایی که ۴۵ تا ۹۰ متر حرکت کردهاند، کشته شدهاند. اندازه بهمن هر چقدر که باشد، هر بهمن بنا به شکل اصلی برف بر روی شیب به یکی از دو نوع موجود خوانده میشود.
بهمن پودری
نوع اول بهمن پودری است که از شروع و در طول حرکت خود به طرف پائین برف را جاور میکند و با خود به پائین میبرد. برف تشکیل دهنده بهمن پودری، برفی است به شکل غیرمتراکم و پودری که چسبندگی بین کریستالهای آن کم است. بعضی مواقع این برف آن قدر شل و پودری است که کسی نمیتواند خطی که بهمن از آنجا شروع به ریزش کرده است را پیدا کند.
برف پودری زمانی شروع به حرکت بر روی سطوح میکند که شیب آنقدر زیاد باشد که اجازه چسبیدن کریستالها به یکدیگر را ندهد. این نوع بهمنها اصولاً قدرت تخریبی کمتری دارند، مگر اینکه در ماههای گرم اتفاق بیافتند که در این صورت برف آنها کاملاً خیس میباشد.
بهمن تخته ای
بهمن تخته ای نوع دیگری از بهمن است که زمانی اتفاق میافتد که تودهای بزرگ از برف با قابلیت چسبندگی زیاد شکسته و به پائین سرازیر میشود. در این نوع بهمن همیشه یک خط شکستگی که بهمن از آنجا شروع شود، وجود دارد که به آن تاج بهمن میگویند. در این نقطه برفِ زیر بهمن پایدارتر و با ثباتتر از برف بهمن است.
بعضی مواقع خط شکستگی بهمن عرض راهی را که یک بهمن طی کرده است نشان میدهد. در نقطه پائین یک بهمن تخته ای، خطی وجود دارد که از آن خط به بعد عامل بازدارنده بهمن به حساب میآید و به آن سد توقف میگویند.
بعد از فروکش یک بهمن، سد توقف بهمن کاملاً در پای بهمن قابل تشخیص است. لایه برف متراکم یا تخته برف، ممکن است که بر روی زمین و خاک سر بخورد ولی معمولاً روی یک لایه برفی با درجه چسبندگی کمتر سر میخورد. این لایه کمتر چسبنده به لایه لغزان یا روانساز معروف است. در حقیقت این لایه زمینهساز حرکت بهمن بر روی خود میباشد.
بهمنهای تختهای میتوانند نرم و یا سفت باشند. بهمنهای تختهای نرم بعد از مدتی سرخوردن ممکن است که متلاشی بشوند و به شکل بهمن پودری در بیایند. بهمن تخته ای سفت ممکن است که به چند بلوک تقسیم شود که هر کدام شکل و زاویهای خاص داشته باشد. بهمن تخته ای بزرگترین خطر در کوهستان برفی به حساب میآید.
مسیر بهمن را زمینی که روی آن قرار داده تعیین میکند. مسیر بهمن میتواند به سه منطقه تقسیم شود. منطقه رها شدن که همانطور که از اسم آن برمیآید، منطقهای است که بهمن در آنجا شروع به حرکت میکند و سرعت میگیرد.
در طول مسیر منطقهای به نام منطقه میانه وجود دارد که معمولاً برف در آن با سرعتی ثابت حرکت میکند. مگر آنکه برجستگیهای زمین یا کم بودن و یا نبودن برف باعث تغییر در سرعت آن بشود. در پائین مسیر سرخوردن بهمن، منطقه انبار شدن برف قرار دارد که بهمن در آنجا سرعتش کم و بالاخره متوقف میشود.
زمانی که برف به اندازه کافی باریده شده باشد و چسبندگی بین لایههای برف یا بین برف و زمین بسیار کم باشد و شیب هم به اندازه کافی تند باشد، برف تبدیل به بهمن خواهد شد. مانند رها شدن الکتریستیه در هنگام رعد و برق، بهمن هم پدیدهای است که در هنگام رخ دادن، مسیر طبیعی خود را طی میکند و مانند برق زدن آسمان، در مورد بهمن هم غیرممکن است بدانیم که دقیقاً کی بهمن خواهد آمد. اما میتوانیم با آموزش خوب وقوع بهمن را پیشبینی کنیم.
غیر از حالتی که فردی دیگر در بالای سر شما باعث بوجود آمدن بهمن میشود، در سایر موارد این خود شما هستید که باعث به وجود آمدن بهمن و قتل خودتان میشوید. بنابراین دو راه برای کسانی که میخواهند ایمن و سالم باقی بمانند وجود دارد.
- اول: آگاهی از مسائل بهمن شناسی و نیز آنکه با شناخت و بر آورد آن سعی کنیم از درگیری با آن اجتناب کنیم؛
- دوم: در خانه بمانیم و قید پیمایش در کوهستان برفی را بزنیم.
بهمن شناسی و شناخت برف
“کوهنوردان با تجربه با آموختن شرایط و مشخصات برف به آنچنان دقت جالبی از این شناخت میرسند که با اطمینان به آنها، حتی حاضرند روی زندگی خود هم بر مبنای این تشخیص ریسک کنند.” (اف.ا.کولینز.۱۹۲۳)
مطمئناً برف عامل مهمی در زندگی انسانها در نیم میلیون سال پیش، زمانی که دوران یخبندان بزرگ در اروپا شروع شد، بوده است. بهمن در این رابطه به ندرت مسئلهای را برای بشر ایجاد کرده است. حداقل در دوران باستان بهمن، مسئله مهمی نبوده است.
قدیمیها هیچ دلیلی نداشت که به سرزمینهای برفی و پر ریسک پا بگذارند. در نوشتههای تاریخی، هانیبال، اولین کسی است که قربانی بهمن میشود. او در یک برنامه نظامی، سعی کرد که در سال ۲۱۸ قبل از میلاد از منطقه آلپ عبور کند. افراد و تجهیزات او عبارت از ۳۸۰۰۰ سرباز، ۸۰۰۰ اسب و حدود سی فیل بودند. در حین عبور از یک منطقه که برف جدیدی روی برف قدیمی و سفت شده باریده بود، ریزش بهمن باعث تلف شدن نیمی از مردان، یک چهارم اسبها و چند فیل شد.
برف در هر منطقهای، چه آماده و مستعد و چه غیر آماده میبارد. در طول زمستان ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۱ بیش از ۲۵ متر برف در «پارادایز» واقع در پارک ملی کوهستان «رینر» بارید. در عرض ماه ژانویه ۱۹۱۱ چیزی حدود ۶ متر برف در «تاماراک» کالیفرنیا بارید. یک توفان که از ۱۳ تا ۱۹ فوریه ۱۹۵۴ طول کشید، باعث بارش ۵ متر برف در کوه «شاستا» گردید. در عرض یک شبانه روز در آوریل ۱۹۲۱ حدود ۲ متر برف در «سیلورلیک» کلرادو بارید.
زمانی که درجه حرارت به زیر نقطه انجماد میرسد و بخار آب به کریستال تبدیل میشود، برف تولید میگردد. سرمای هوا معمولاً کریستالهای پر مانند یا ستارهای شکل که سبکترین نوع کریستالها هستند، را تولید میکند. این کریستالها با زیبائی و وقار خاصی بر روی زمین مینشینند. کریستالهای ستارهای، قشنگترین نوع کریستالها هستند ولی نوع غالب و معمولی آن نیستند.
زمانی که درجه حرارت بالا میرود، برف سفتتر میشود و کریستالهایی به شکل سوزن، ستون یا نوع معمولی به اسم کلوخههای نامنظم را تشکیل میدهند. نزدیک درجه انجماد ممکن است گلولههای برفی صاف و هموار را تشکیل بدهند، گلولههایی سفت با مرکزی خیس و یا تگرگ که تودهای از یخ سفت میباشند و اغلب هنگام باریدن باعث خسارت میشوند.
بارش برف لایه جدیدی را به لایه قبلی اضافه میکند. تمام لایههای جمع شده به پوشش برف یا پشته برف معروف هستند. آن قسمت از پشته برف که با جو و هوا تماس دارد به نام سطح برف و قسمتی که با زمین تماس دارد، سطح زمین خوانده میشود.
دگرگونی و تغییر حالت برف
سطح برف با گذشت زمان تغییر میکند و دگرگونی در آن بوجود میآید. دگرگونی برف عملی دائمی و پایدار است و باعث عوض شدن فرم و ساختمان کریستالهای برف از زمان به زمین نشستن تا لحظهای که کاملاً آب شدهاند، میشود. دگرگونی لایههای مختلف برف که در شرایط مختلف جوی بارش آنها صورت گرفته است و روی هم انباشته شدهاند تحت شرایط و سرعتهای مختلفی صورت میگیرد (بستگی به درجه حرارتی که در هر بارش برف وجود داشته است).
در نهایت پشته برف که به لایههای مختلف و مشخصی تقسیم شده است، همراه با درجه چسبندگی بین لایهها عوامل مهمی در تبدیل برف به بهمن هستند. دگرگونی برف در ابتدا به وسیله درجه حرارت کنترل میشود که هر چیزی را به نقطه انجماد نزدیک و در حد ۴ درجه نگاه میدارد. فشار هم در جریان دگرگونی برف شرکت میکند و باعث میشود که برفی که در عمق بیشتری قرار دارد سریعتر از برف رویی تغییر حالت بدهد.
زمانی که یخ بدون اینکه به مایع تبدیل شود به حالت بخار در آید، به آن تصعید میگویند. تصعید هم نقش کلیدی دیگری در دگرگونی برف دارد. وقتی که در پشته برف، درجه حرارت نسبتاً ثابتی وجود داشته باشد، کریستالها (به هر شکلی که از ابتدا بودهاند)، شکلی گرد و ثابت به خود میگیرند، از طریق تصعید، یخ انتهای کریستالها به بخار تغییر حالت میدهد و مجدداً در مرکز هر کریستال یخ میزنند.
هر کریستال یخ به طور زنجیرهای و مشخصی محکوم به تبدیل شدن به یک دانه باریک و گرد است. این عمل به دگرگونی همدما یا نابودکننده مشهور است. این دانههای تشکیل شده خیلی محکم به هم میچسبند و یک لایه چسبنده را تشکیل میدهند.
وقتی درجه حرارت در پشته برف تغییر میکند، بخار آب سعی در پخش شدن در برف میکند. این پخش شدن به شیوه شیب حرارتی صورت میگیرد، یعنی از گرمترین نقطه که سطح زمین است تا سردترین نقطه که سطح تماس برف با هواست. وقتی این عمل صورت گرفت، نوع جدیدی از کریستالها شکل میگیرند. فرمهای جدید به شکل فنجان یا طومار هستند که ممکن است قطر هرکدام از آنها یک یا چند هزارم سانتیمتر باشد؛ این برف جدید به برف یخ زده معروف است.
هرچه اختلاف درجه در پشته برف بیشتر باشد و درجه نفوذپذیری برف زیاد باشد، فرم تشکیل برف یخ زده هم بزرگتر خواهد بود. این جریان به شیب حرارتی یا دگرگونی سازنده مشهور است. لایه برف یخ زده شکننده است و خیلی راحت روی لایه چسبان یا لغزنده فرو میریزد.
لایههای شیب حرارتی در ابتدای فصل، زمانی که سطح برف نازک است و اختلاف درجه حرارت بین زمین و پشته برف زیاد است، تشکیل میشوند. این لایهها در ارتفاعات بالا پدیدهای عادی هستند، جایی که پشته برف خیلی سردتر میشود و اختلاف حرارت زیادی بین زمین و پشته برف به وجود میآید.
ارتفاعات بالاتر، معمولاً دارای باد و بهمن بیشتری هستند و به همین دلیل برف در این نقاط نازکتر و اختلاف حرارت زمین و سطح پشته برف زیاد است. وقتی برف آب میشود و مجددا یخ میبندد، لایهای یخی تشکیل میدهد که ممکن است لایهای لغزان جهت برف تازه باریده باشد. بعضی وقتها این حالت به دگرگونی آب– یخ مشهور است.
اگر مرحله آب شدن آنقدر طولانی باشد که آب بتواند از میان برف نفوذ کرده و خود را به سطح زمین برساند، آنگاه یک لایه لغزنده تمام آن منطقه از کوه را میپوشاند. مجموعهای از یک لایه سفت بر روی لایهای غیرچسبنده و ضعیف از برف شرط اولیه تشکیل یک بهمن تخته ای است.
تغییرات مکانیکی برف
باد بزرگترین پخشکننده برف میباشد، وقتی که برف به وسیله باد مورد هجوم واقع و پخش شد، سپس به آن اجازه میدهد برف را سفت و سخت کند. برف قدیمی و کوبیده شده به وسیله باد ممکن است ۵۰ هزار مرتبه از برف پودری و تازه سختتر باشد. برف سفت شده به وسیله باد، لایه چسبان فوقالعادهای را به وجود میآورد که میتواند خیلی راحت بر روی یک لایه ضعیف سر بخورد.
توسعه و تکامل تودههای برف بر روی سطح شیب دار، نوعی دیگر از تغییر شکل مکانیکی برف است، این تغییر شکل به دلیل خاصیت ارتجاعی برف (خاصیتی که به موجب آن یک چیز کشیده میشود و سپس به حالت اولیه خود باز میگردد)، چسبندگی (مقاومت در مقابل جریان پیدا کردن آزاد) و وزن برف پدید میآید. برف تمایل به حرکت و یا جریان یافتن به طرف پائین کوه را دارد، عملی که به آن خزیدن میگویند.
همچنین برف تمایل به لیز خوردن در سطح شیب دار را دارد، عملی که به آن سرخوردن میگویند، در هنگام دگرگونی، خزیدن و سرخوردن به وسیله حرارت تحت تأثیر قرار میگیرند، خاصیت چسبندگی برف در نزدیک نقطه انجماد به حداقل خود میرسد. وقتی که حرارت پائین میآید، غلظت برف بالا میرود و سرخوردن برف آهستهتر میشود. فشارهای ایجاد شده در پشته برف به وسیله خزیدن نامتعادل و سرخوردن برف، عواملی دیگر در ایجاد بهمن هستند.
خلاصه نکات ایمنی
پشته برف بر روی زمین دائما در حال تکمیل شدن و بیشتر شدن است. مقدار دگرگونی برف، بستگی زیادی به حرارت بین لایهها، فشار بر روی لایههای عمیق دفن شده و تغییرات مکانیکی به وسیله باد و وزن برف دارد. اهمیت اولیه در اینکه یک پشته برف ثابت میباشد عبارتند از:
- عمق برف
- قدرت لایهها
- درجه اتصال و چسبندگی بین لایهها
اینها را میتوان با کندن و سوراخ کردن برف مشاهده نمود.
بهمن شناسی و شناخت سطح و زمین
“ارزیابی دقیق از شرایط برف، احتیاج به تمرین، تجربه و منابع خوب اطلاعات عینی دارد. اما شناخت از سطحی که بهمن بر روی آن پدید میآید را میتوان به آسانی یاد گرفت.” (ای.آر.لاچاپل.۱۹۸۵)
هر سطح شیب داری که امکان لیزخوردن روی آن باشد، میتواند بهمن زا باشد. قربانیان بهمن بر روی انواع مختلف سطوح شیب دار دچار بهمن زدگی شده و کشته شدهاند. اما بعضی از سطوح کوهستان به شکل ویژه خطرناک هستند. اصول اولیه نکات ایمنی در مورد بهمن حکم میکند که این سطوح خطرناک بهمنی را بشناسیم.
عوامل مهم در خطرناک بودن یک شیب شامل برش عرضی از شیب (اینکه آیا صاف، مقعر یا محدب است؟)، درجه تندی شیب، ناهمواریها در یک سطح (وجود دهلیزها، مجراها، دره تنگ، گودیها، برآمدگیها، صخرهها، ستیغها و …)، پوشش سطح زیر برف (علف، بوته، سنگ یا درخت) و آشنایی کامل با شیب (مسئله آفتاب و باد) هستند.
برش عرضی شیب
هر سطح شیب داری که پوشیده از برف باشد، در انتظار وقوع یک بهمن است و منطقه لیز خوردن میتواند در هر نقطه از روی این سطح شیب دار صاف باشد. اگر شیب به صورت محدب باشد، یعنی برآمدگی شیب به طرف آسمان باشد، درصد آمدن بهمن بیشتر است. برآمدگی محدب باعث تقویت توده برف در خزیدن آن به طرف پایین میشود.
وزن یک اسکی باز میتواند به تنهایی عاملی در ایجاد بهمن باشد. یک شکاف یا ترک در بالاترین نقطه فشار ایجاد میشود که معمولاً درست کمی پایینتر از قسمت بالایی برآمدگی محدب است و سپس توده برف به طرف پایین سر میخورد.
شیب مقعر Concave
یک شیب مقعر (Concave)، معمولاً ایمنتر از یک شیب محدب (Convex) میباشد. برف سفت در قسمت پایین شیب، برف بالا را تحمل میکند. اما همیشه به این روش پیش نمیرود. برف نرم یا برفی که در لایه برف یخ زده در پائین شیب مقعر مانده است، ممکن است بر اثر حرکت یک نفر بر روی آن و فشار وارده تمام تعادل موجود را بهم بزند و باعث لیز خوردن برف و در نتیجه بهمن شود.
درجه تندی شیب
یک شیب باید چقدر تند باشد تا باعث وقوع بهمن شود؟ بهمن خیس حتی در شیبهای ۱۵ درجه هم اتفاق افتاده است. بهمن در این گونه شیبها به ندرت میتواند خطرناک باشد، مگر اینکه در مسیر خود شخص بهمن زده را از روی یک صخره به پایین پرتاب کند. بهمن تخته ای که به وسیله باد سفت شده از شیبهای ۶۰ درجه هم به پایین سرازیر میشود. اما اکثراً برف در روی چنین شیبهای تندی قبل از اینکه بتواند جهت بهمن آماده بشود، به پایین میریزد.
اکثریت بهمنهای مرگبار در شیبهای بین ۳۰ تا ۴۵ درجه اتفاق میافتند. مطالعات نشان میدهد که لیزخوردن برف عمدتاً در شیبهای ۳۵ تا ۴۵ درجه میباشد روی شیبهای ۳۰ تا ۴۰ درجه اتفاق میافتند.
اندازه گیری شیب یک سطح
چگونه میتوان اندازه شیب یک سطح را اندازه گرفت؟
۱- شیوه دقیق آن میتواند با استفاده از یک شیب سنج صورت گیرد. شیب سنج وسیلهای است سبک و ارزان که خیلی آسان میتوان کار با آن را یاد گرفت. معمولاً از یک تکه پلاستیک که جهتها هم بر روی آن حک شده، درست شده است.
۲- شیوه دوم، روش غیر دقیق است. سادهترین روش، استفاده از انگشت اشاره و انگشت شست دست هست که به صورت زاویه قائمه باز شده باشند. در این حالت دست خود را طوری بگیرید که محل زاویه شیب در امتداد نقطه اتصال انگشتان شما باشد. اگر خط سطح شیب تقریباً زاویه بین انگشتان شما را به دو قسمت مساوی تقسیم میکند، پس زاویه شیب حدود ۴۵ درجه است.
اگر شیب بیشتر باشد، خط شیب نزدیکتر به انگشت اشاره و اگر کمتر باشد به انگشت شست شما نزدیکتر است. خوشبختانه اکثر افراد درجه شیب را همیشه بیشتر از آن چیزی که هست برآورد می کنند و شیب را تندتر از زاویه واقعی آن ارزیابی می کنند.
ناهمواریهای شیب
مجراها یا درههای کوچک، راههای طبیعی برف برای سرخوردن به طرف پائین هستند. کوهنوردان بیشتر در معرض بهمنهای این مجراها هستند، چرا که این مجراها راههای طبیعی جهت صعود به بالا هستند. مشاهده محل جدا شدن برف یا جایی که توده زیادی برف در بالای یک مجرا ذخیره شده است، از پائین سخت و بعضی وقتها غیرممکن است.
یک دهلیز، حتی از نوع کمعمق آن بر روی یک شیب، محلی بسیار عالی جهت تجمع برف و سفت و محکم شدن آن برای یک بهمن تخته ای میباشد. گودیهای بزرگ روی سطح شیب دار معروف به قیف که مملو از برف هستند، تلههای غافلگیرکنندهای برای ناآگاهان هستند.
سطوح زیبای شیبدار در حقیقت شیپوری جهت فراخواندن اسکیبازان به سوی خود میباشند، اما همین سطوح حاوی برف سنگین و سفت شدهای هستند که خیلی راحت به بهمن تبدیل میشود. گودیهای روی شیب معمولاً دارای خروجیهای باریکی هستند که محل تجمع برفهای سرخورنده هستند.
بهمنی که روی سطح شیبدار وسیعی حرکت میکند و به طرف پایین یک قیف سرازیر است، محل خوبی برای دفن قربانی خود در عمق زیاد برف است. طاقچهها و سنگهای صخرهای تشکیل موانعی را در راه بهمن میدهند. البته تا زمانی که برف آنقدر عمیق و زیاد نشده باشد که حتی از روی یک سنگ بزرگ هم عبور کند.
در آغاز فصل برف یک سنگ صخرهای راهی وسوسه آمیز برای عبور یک کوهنورد است، اما همین سنگ صخرهای میتواند محلی جهت جمع شدن یا انبار بهمنی که از بالا میآید باشد که در این صورت محلی برای دفن فرد ناآگاه هم به حساب میآید.
صخره بزرگی که از درون زمین بیرون زده و تشکیل جزیرهای را درون برف داده است، میتواند محل مطمئنی در منطقه بهمن خیز باشد. البته بهترین کار این است که اصولاً از مناطق بهمن خیز به طور کلی اجتناب نماییم. درههای عریض کوهستانی، معمولاً گذرگاههای مطمئنی جهت عبور هستند. درههای باریک معمولاً تلههای مرگ هستند که بهمنها توده برف خود را در پایین آنها جمع میکنند.
در هنگام عبور، همیشه باید به این مسائل توجه داشت:
- چقدر برف در هر سمت دره جمع شده است؟
- پشته برف چقدر پایدار و بادوام است؟
- عرض ریزش یک بهمن در آنجا چقدر است؟
از شیبهای پوشیده از برف کاملاً دوری کنید.
یالها مطمئنترین راههای عبور هستند. هر چقدر یال عریضتر باشد، این محل مطمئنتر است و هر چقدر باریکتر باشد، احتمال تشکیل نقاب برفی بر روی آن بیشتر است. نقاب برفی توده برفی آویزان از کوه است که به وسیله باد به وجود آمده است.
یک نقاب برفی را باد با حرکت دادن برف از روی خط الرأس به طرف بیرون و در جهتی که باد غالب است، درست میکند، طوری که قسمت آویزان نقاب از باد در امان است. نقاب برفی معمولاً از نظر کسانی که در بالای کوه حرکت میکنند، پنهان است.
برای ایمنی بهتر است زمانی که روی خط الرأس حرکت میکنیم از قسمت بادگیر آن عبور کنیم تا از درگیری و رد شدن از روی نقاب در امان باشیم. همچنین از راه رفتن از زیر یک نقاب هم دوری کنید. بعضی مواقع آنها خود به خود میشکنند و باعث به وجود آمدن بهمن میشوند.
سطح شیب دار
چیزی که در زیر برف و روی سطح زمین قرار دارد، نقش مهمی در سرخوردن برف، به خصوص در آغاز فصل بارش دارد. به عنوان یک اصل هرچه سطح زمین ناهموارتر باشد، برف بیشتری برای ایجاد بهمن احتیاج است. هر لایه برف تازهای که روی برفهای قبلی مینشیند، خاصیت چسبندگی برف به سطح زمین را کمتر میکند.
بر روی زمین پوشیده از علف یا صخرههای صاف، بهمن خیلی راحت به وجود میآید. اگر این سطوح دارای شیب کافی باشند، معمولاً هر سال در طول فصل بارش برف، چندبار روی آنها بهمن بوجود میآید.
بوتهها و یا درختچههای کوچک مثل بید، در آغاز فصل بارش برف، معمولاً حکم سد کننده بهمن را دارند، اما بعداً در مواقع بارش برف سنگین، گیاهان کوچک به وسیله وزن برف و خزیدن تودههای برف بر روی آنها، فشرده و نابود میشوند و قابلیت کمی در ثابت نگه داشتن برف دارند. گیاهان پرپشت میتوانند هوا را که در نزدیکی زمین قرار دارد حبس کرده و عاملی برای برف یخ زده بشوند که به نوبه خود میتواند کمکی برای ایجاد لایه ضعیف برای بستر بهمن بعدی شود.
درختها، اگر آنقدر کوچک و نازک باشند که بتوان بین آنها اسکی کرد، عامل بازدارندهای برای بهمن نمیباشند. شیبهایی که دارای درختهای قطور میباشند (که حتی اسکی کردن بین آنها هم مشکل باشد)، محلهای امنی هستند، اما همیشه باید نقطه بالای منطقه درختها را با دقت نگاه و بررسی نمود. ممکن است که یک بهمن تخته ای بزرگ بتواند با توده برف خود همین درختان را نیز نابود کند.
بهمن شناسی و آشنایی با شیب ها
کوهها دارای جبهههای مختلف هستند و شناخت از جبهههای مختلف، وضعیت آفتابگیری آنها و طرز وزیدن باد بر روی آنها میتواند به ما کمک کند تا بدانیم که برف بر روی آنها لیز خواهد خورد یا نه؟
در نیمکره شمالی، شیبهای جنوبی که به طرف جنوب میباشند، همیشه آفتابگیر هستند. شیبهای شمالی در اغلب ساعات روز در سایه قرار دارند، شیبهای بادگیر آنهایی هستند که در معرض وزش باد قرار دارند و شیبهای در پناه باد، آنهایی هستند که از درگیری با باد محفوظ هستند.
از آنجایی که شیبهای جنوبی، آفتاب بیشتری میگیرند، دگرگونی برف در این شیبها سریعتر از شیبهای شمالی صورت میگیرد. تودههای برف بعد از هر بارش سریعتر سفت و محکم میشوند و بدین ترتیب یا باعث آمدن بهمن بعد از هر بارش میشوند و یا خیلی سریع حالت پایدار به خود میگیرند.
در هر دوی این حالتها معمولاً جبهههای جنوبی را در نیمههای زمستان محل ایمنی برای عبور میکنند. اما بعدا زمانی که درجه حرارت بالا میرود و برف هم شروع به آب شدن میکند، شیبهای جنوبی مستعد بهمنهای خیس میشوند و خطر حرکت برف روی این شیبها افزایش پیدا میکند.
شیبهای شمالی که آفتاب کمتری بر آنها میتابد، سردتر هستند که این عمل باعث تأخیر در دگرگونی برف میشود. هوای سرد همچنین باعث بالا رفتن شانس تشکیل برف یخ زده و وجود لایه ضعیف میشود. بنابراین شیبهای شمالی میتوانند تا مدتها بعد از هر بارش منطقه خطرناکی به حساب بیایند، اما در پایان فصل بارش، در حالیکه روی شیبهای جنوبی برف در حال سرخوردن است، شیبهای شمالی میتوانند نقاط ایمنی به حساب بیایند.
ارتفاع بر روی شیبهای هر دو جبهه تأثیر میگذارد. شیبهای جبهههای جنوبی، اشعه آفتاب بیشتری از جبههشمالی دریافت میکنند. اشعه بیشتر آفتاب باعث کریستالیزه شدن مجدد برف میشود که به نوبه خود موجب به وجود آمدن لایه نازک و ضعیف بر روی شیب میشود که محل سرخوردن بهمن میشود. در شیبهای شمالی برف چسبندگی بیشتری دارد و خطر آمدن بهمن، مدت طولانیتری را شامل میشود.
باد نقش فوقالعادهای در ایجاد بهمن دارد.باید توجه کرد که باد برف را حرکت میدهد و به هر کجا که بخواهد میبرد. وقتی که باد برف را پخش کرد، به طور دائم آن را روی بهمن تخته ای سفت و محکم میکند. کسانی که به کوه میروند، باید به سمت غالب باد توجه داشته باشند تا از سطوح مستعد بهمن اجتناب کنند.
هنگامی که باد در حال وزیدن است و آن را حس میکنیم یا میتوانیم آن را ببینیم، تشخیص جهت باد کار سادهای است. فقط به خاطر داشته باشید که نهایت آگاهی خود را به کار بیاندازید. اما زمانی که باد نمیوزد، در کوه چیزهای ریز و دقیق میتوانند به ما کمک کنند که باد از کدام طرف وزیده است.
نقابها مانند یک بادسنج فرودگاه نشاندهنده مسیر و سمت باد هستند. بعضی مواقع گردبادها باعث به وجود آمدن دو نقاب در هر دو طرف خطالرأس میشوند. در اینجا دیگر امکان تشخیص جهت باد غیرممکن است. کنار درختان، صخرهها و سایر چیزهایی که از برف بیرون زدهاند، باد تودهای از برف را جمع کرده است. باد این برفها را در سمت وزش آن شیء جمع میکند و ادامهی درازِ آن به نقطه پناه از باد ختم میشود که به این وسیله این توده برف در حال اشاره به مسیر وزش باد میباشد.
کریستالهای یخی که به وسیله باد به هر طرف برده میشوند، بعضی مواقع با سطح نمناک چیزی که از برف بیرون زده است، تصادم پیدا میکنند و تشکیل برجهای برفی و یخی کوچکی را میدهند به اسم یخ بست. این برجهای کوچک یخی، همیشه در جهت وزش باد تشکیل میشوند و در امتداد خود قسمت پناه از باد را نشان میدهند. هرچه یخ بست بزرگتر و مقدار برف آن بیشتر باشد، باد نیز مقدارش بیشتر است.
شیبهای بادگیر، یعنی آنها که باد زیادی روی آنها میریزد، دارای برف کمتری بر روی خود هستند تا شیبهای در اَمان از باد. روی این شیبها برف به صورت سفت فشرده شده است و از این رو معمولاً مطمئنتر میباشند.
در هنگام وزش باد، شیبهای ایمن از باد، برف بیشتری را روی خود جمع میکنند، فرقی نمیکند که برف تازه آمده یا کهنه باشد. جمع شدن سریع برف روی این شیبها، آنها را خطرناکتر از شیبهای بادگیر میسازد. بهمنهای شیبهای ایمن از باد از بهمنهای شیبهای بادگیر بیشتر هستند. بنابراین سعی کنید تا روی شیبی حرکت کنید که بادِ زندگی بر روی آن میوزد نه باد مرگ.
راههای گذشته
محلی که سابقاً در آن بهمن آمده، بسیار محتمل است که مجدداً در آنجا بهمن بیاید. به شیب توجه کنید و نیز به نقاط کناری منطقه بهمن و نقاطی که در کنار درختان که برف از آنجا کنده شده و شیوه قرار گرفتن نهالهای تازه در جنگلهای قدیمی و مجراهای شیب داری که هیچ گیاهی بر روی آنها وجود ندارد توجه کنید.
درختانی که کنده یا شکسته شدهاند و آنهایی که تنهاشان در کنارههای تپه افتاده است و بدون سر هستند را در نظر داشته باشید. توده برف کثیف را دقت کنید که همراه با درختان از ریشه کنده شده و سایر چیزهای دیگر در پایین افتادهاند. خط شکسته شدن را در روی شیب نگاه کنید، جایی که یک بهمن از آنجا شروع شده ولی محرکی برای پایین آمدن نداشته است.
خلاصه نکات ایمنی
به برش عرضی یک شیب توجه کنید. عموماً شیبهای محدب خیلی خطرناک هستند. شیبهای دارای سطح صاف خطرناک هستند و شیبهای مقعر نیز از خطر کمتری برخوردارند. درجه تندی یک شیب را کنترل کنید. شیبهای بین ۳۰ تا ۴۵ درجه خطرناک هستند ولی شیبهای ۳۵ تا ۴۰ درجه خطرناکتر از همه هستند.
از گذرگاههای واقع در مجراهای باریک، درهها و گودالهای باریک دوری کنید. درههای عریض معمولاً ایمن هستند ولی روی یالها مطمئنتر از همه جاست. از شیبهایی که از مسیر وزش باد در امان هستند، اجتناب کنید، به خصوص آنهایی که دارای نقاب برفی هستند. توجه کنید که آیا شیب مورد نظر قبلاً دارای بهمن بوده یا نه؟ بعضی مواقع اجساد پیداشدگان از زیر بهمن نشان میدهد که آنها نکات بسیار روشنی را نادیده گرفتهاند. از رفتن روی مسیرهای بهمنی خودداری کنید.
بهمن شناسی و شناخت هوا
“فقط احمقها و آدمهای خودساخته در مورد هوا موعظه میکنند.” (پل پتزولدت.۱۹۶۵)
نیروی جاذبه یعنی نیرویی که صعود به کوهها را خیلی مشکل میکند، باعث نگه داشتن جو کره زمین در نزدیکی سطح زمین میشود، تا هم کوهنوردی و هم حیات را امکانپذیر سازد. ۲۱% جو زمین از اکسیژن تشکیل شده است. همراه با اکسیژن گاز ازت، به مقدار زیاد و گازهای دیگر به مقدار کم وجود دارند.
درون این گازها مقداری باورنکردنی اجزاء کوچک مثل نمک دریا، گرد و غبار و خاکسترهای آتشفشانی وجود دارند. اجزاء ریز باعث لنگری برای بخشی از جو به نام بخارآب میشوند. هرجا که جو غلیظ و متراکم باشد بخار آب هم غلیظ و متراکم است که این مساله بیشتر در نزدیکی سطح زمین در قسمتهای تحتانی جو وجود دارد، یعنی جایی که بیشترین تغییرات جو به وقوع میپیوندند.
فشار جو که فشار بارومتری خوانده میشود، در سطح زمین به مقدار حداکثر خود وجود دارد، جایی که جو هم غلیظتر از هر جای دیگری است. هرجا که ارتفاع از سطح زمین بیشتر میشود، فشار جو در اکثر نقاط، پایین میآید. در ارتفاع ۵۵۰۰ متری از سطح دریا، فشار جو نصف فشار سطح دریاست. برای پیش بینی وضع هوا، مهم است بدانیم که فشار جو، همراه با حرکت تودههای هوا متغیر است و بالا و پایین میرود.
طبیعت دائماً سعی میکند که تعادل را در همه چیز برقرار کند. در نزدیکی زمین وقتی که هوا گرم میشود، انبساط پیدا میکند و غلظت یا تراکم آن کم میشود. هوای گرم که فشارش در حال کم شدن است، شروع به متصاعد شدن و بالا رفتن میکند تا اینکه در یک نقطه به حال موازنه با هوای پیرامون خود میرسد.
زمانی که درجه حرارت هوا بالا میرود، درجه حرارت اجزاء کوچکی که در هوا هستند، هم بالا میرود. هوای متصاعد، اجزاء کوچک را در شکل بخار آب با خود به بالا میبرد. هوای گرم در جریان بالا رفتن خود شروع به سرد شدن میکند.
احتمالاً این هوا تا نقطهای سرد خواهد شد که با متراکم شدن آن، آماده بارش شود. از این رو هوا جریان پویایی است و به طور دائم به بالا و پایین حرکت میکند. این عمل به تبادل گرمایی معروف است. حرکت هوا در اثر چرخش کره زمین که سعی در کشاندن تودههای هوا به اطراف دارد دچار اختلال میشود.
این حرکت هوای همراه با بخار آب به طرف بالاست که بیشتر توجه کوهنوردان را به خود جلب میکند. رطوبت معلق در هوا باید به مقدار محسوسی برسد تا قابلیت و آمادگی بارش را پیدا کند. تبادل گرمایی به طور خیلی زیاد باعث صعود و بالا رفتن رطوبت در ماههای گرم سال میشود و به همین دلیل یکی از عوامل اصلی تولید باران است. در ماههای سرد سال تبادل گرمایی نقش خیلی کوچکی در بالا رفتن رطوبت دارد.
تودههای هوا و رطوبت همراه آن، در ماههای سرد سال به سه روش دیگر صعود میکنند. جریان گردباد، صعود جبههای و صعود اوروگرافیک یا کوهستانی.
پیرامون یک منطقه کم فشار، در سطح زمین، هوا همیشه در جهت عکس حرکت عقربههای ساعت در حال دوران است (در منطقه پر فشار، این جریان برعکس است). جریان هوا در منطقه مرکز فشرده میشود و شروع به بالا رفتن میکند. این عمل به صعود گردبادی مشهور است (در اینجا هم در منطقه پر فشار، عمل برعکس انجام میگیرد و فشار در منطقه مرکز شروع به افت کردن میکند).
در ارتفاعات کم، صعود گردبادی ممکن است عامل اصلی بارشها باشد. در ارتفاعات زیاد، مخصوصا در کوهستان این حالت صعود، نقش کوچکی بازی میکند.
مرز بین تلاقی یک توده هوای در حال حرکت و چرخش با تودههای دیگر در حال چرخش و دوران، جبهه خوانده میشود. یک جریان توده هوا که سرد است، مثل توده هوای قطبی و دیگری گرم، مثل توده هوای اقیانوس آرام، در زمان تلاقی با یکدیگر مخلوط نخواهند شد. اگر جبهه هوای گرم در حال پیشروی برای تلاقی با هوای سرد باشد، به طور ملایم از روی هوای سرد متصاعد خواهد شد و به طور ملایم رطوبت حاصل از آن شروع به باریدن خواهد کرد.
اگر هوای سرد در حال پیشروی و تلاقی با هوای گرم باشد، هوای گرم مجبور به بالا رفتن سریع است و رطوبت آن، به طور سنگین شروع به باریدن میکند. این عمل صعود جبههای خوانده میشود. کوهها معمولاً تودههای هوای سرد را در سمت بادگیر خود به دام میاندازند و صعود جبهه هوای گرم را تشدید میکنند.
زمینهای شیبدار هوای در سطح زمین را مجبور به صعود سریعتر میکنند. هرچه سرعت باد بیشتر باشد و زمین شیب تندتری داشته باشد، هوا نیز سریعتر شروع به صعود کردن میکند. این عمل صعود کردن به شیوه کوهستانی یا اوروگرافیک خوانده میشود و ممکن است از نظر قدرت ده برابر بزرگتر از صعود به شیوه گردباد یا جبههای باشد. هرچه تودههای هوا سریعتر به بالا بروند، سریعتر نیز سرد میشوند و هرچه سریعتر هوا سرد بشود، سریعتر بخار موجود در آن به آب تبدیل میشود.
در صعود عمودی، بخار آب معلق در هوا شروع به تعرق و تبدیل شدن به آب میکند، تا به نقطهای برسد که هوای در حال صعود دیگر تاب نگهداری این قطرات مایع (به شکل باران) یا قطرات یخ زده کریستالی (به شکل برف) را ندارد و آنها شروع به پائین افتادن »بارش« میکنند.
اگر سرعت و سمت باد و رطوبت تودههای هوا، فشار بارومتریک و حرارت مشخص باشند، هوا قابل پیشبینی است. اما این پیش بینی هوا نیست که مردم عامه کوه و صحرا باید یاد بگیرند، بلکه در عوض این تغییرات جوی و آگاهی در مورد آن است که باید بیاموزند. هر تغییری در وضع هوا به طور نسبی باعث تغییر در برف موجود در کوهها میشود.
تغییرات تأثیرگذار در وقوع بهمن
- بارش برف
- مسیر و سرعت باد
- تغییرات درجه حرارت
بارش برف
برای برآورد کردن خطر یک بهمن در رابطه با بارش برف، باید بدانیم که چقدر برف باریده است و این برف با چه سرعتی باریده است. عمق برف تازه باریده، نشانگر خوبی است که برف با چه سرعتی باریده شده است. هرچه مجموعه برف به هم وابستهتر باشد، معمولاً برف روی شیب مستحکمتر و مطمئنتر خواهد بود.
شدت بارش برف، یعنی مقدار بارش در هر ساعت، نشانگر این است که چقدر سریع شیب مستعد دارای بار بهمن شده است. هرچه این بار روی شیب سریعتر جمع شود، شیب نامطمئنتر خواهد
بود. بارش برف سنگین، مخصوصاً زمانی که باد زیاد باشد، مرحله خیلی خطرناک آمدن بهمن به حساب میآید.
بارش زیاد در زیر ابرهای متراکم یعنی جایی که رطوبت در بالاترین حد خود و درجه حرارت در سردترین نقطه خود است، صورت میگیرد. جایی که تبدیل شدن بخار آب به آب در بالاترین حد خود میباشد. از اینرو هرچه ارتفاع بالاتر باشد، ریزش برف هم سنگینتر خواهد بود. بارش برف در قسمت بادگیر کوه هم که محل صعود هوای بیشتر است، سنگینتر خواهد بود.
زمانی که جریان هوا از روی قلهها رد شد، صعود متوقف و جریان بارش کمتر میشود. مهم است که به خاطر داشته باشید که یک گردباد نیز میتواند مقدار زیادی برف تازه بر روی هر شیب پناهگاهی انبار کند. اگر مبداء پیدایش یک توفان برف یک نقطه گرم، مثل اقیانوسها بوده است، احتمالا دارای مقدار بیشتری رطوبت از ابرهای هم نوع خود (که از نقاط خشک مثل قطبها میآیند)، است.
در صورت امکان همیشه قبل از سفر به مناطق کوهستانی دارای برف، با کارشناسان هواشناسی محلی در تماس باشید. ادارههای هواشناسی مناطق کوهستانی، اغلب دارای اطلاعاتی در مورد ساعات آمدن بهمن هستند و در این زمینه اطلاعاتی عالی دارند.
مسیر و سرعت باد
دومین عاملی که نقش مهمی در بارش برف دارد، باد است. باد تودههای برف را سریع با خود بلند میکند، چه برفی که در حال بارش باشد و چه برفی که تازه روی زمین نشسته باشد.
وقتی باد آهسته شد، برف را به روی زمین رها میکند. باد باعث میشود که گودالها و شکافهای روی یک شیب پر از برف بشوند، یعنی جاهایی که از نظر کشف بهمن سخت ولی حاوی بهمنهای کوچک و مرگبار تختهای هستند. باد باعث میشود که بر روی شیبهای در امان از باد، توده برف زیادی جمع شود. اخطار باد در مورد تکامل و پیدایش بهمن در آگاهی ما از بهمنها نقش مهمی دارد.
باد زیاد باعث میشود که کریستالهای برف در حین ریزش با یکدیگر تصادف کنند و هنگام نشستن بر سطح زمین در هم مچاله شوند. برفی که باد با آن تصادم پیدا کرده باشد، کریستالهایش به قطعات کوچکتری شکسته شده و این امر باعث پدید آمدن یک سطح برف فشرده و چسبنده به هم میشود. در شیبهای بادگیر، باد سعی در ایجاد یک پوسته برفی سفت دارد.
بعضی مواقع به طور جالبی، این پوسته مستقیما تحت فشار وزن کسانی که روی آن راه میروند میشکند. اما بر روی شیبهای پناهگیر، برفی که به وسیله باد آورده شده است، تشکیل بهمن تخته ای وحشتناکی را میدهد که معمولا دارای شکل نرم و منحنی بوده و در زیر پای یک نفر که به آن فشار آورده است با صدایی شکسته میشود و برف منطقه زیادی را با خود به پایین میکشد.
در ارتفاعات بالاتر، جایی که امکان کمتری برای حرکت توده هوا به دلیل تغییرات زمین وجود دارد، باد معمولاً در یک جهت میوزد. این جریانات هوا به بادهای غالب مشهور هستند. بادهای غالب عامل مهمی در شکلگیری هوای یک منطقه بخصوص جغرافیایی هستند. یک باد غالب دارای رطوبت، تمایل به تجمع بار زیادی از برف دارد که به نوبه خود باعث خطر بهمن در ارتفاعات میشود.
یک باد گرم و رطوبتی با حرارت بالای نقطه انجماد باعث ایجاد بهمنِ تر میشود. یک باد خشک غالب که بعضی مواقع به نام چینوک Chinok خوانده میشود، میتواند برف را به دلیل تبخیر حرکت دهد، بدون اینکه خطر آمدن بهمن را افزایش دهد. اطلاعات در مورد بادهای غالب را معمولاً میتوان از اداره هواشناسی تهیه نمود.
در هر ارتفاعی باد میتواند به واسطه مشخصات سطح زمین، حرارت هوا و سایر عوامل تغییر کند. این نوع بادها به بادهای محلی مشهور هستند. بادهای محلی میتوانند در کوهها با هر تغییر ناگهانی با شدت در حال چرخش و وزیدن باشند. بعضی مواقع آنها باعث پیدا شدن پدیده نقابهای دو طرفه بر روی یک خط الرأس میشوند.
کوهها نوع خاصی از باد محلی ایجاد میکنند که باعث تأثیرگذاری بر روی پشته برف میشود. این حرکات هوا به وسیله سرد شدن سریع هوا در طول شب و ارتفاعات به خصوص بر روی فلاتهای مرتفع، یا یخچالها و دشتهای یخزده بروز میکنند. هوای خنک و متراکم شروع به سرازیر شدن از کوهستان میکند که نسیمهای سرد شبانگاهی نتیجه آنها هستند.
اما در قسمتهای فوقالعاده شمالی زمین، این بادها میتوانند خیلی قوی باشند. وجود بادهای محلی علامتی بر تثبیت شدن پشته برف میباشد.
تغییرات درجه حرارت
تبادل گرما، بین پشته برف و زمین، درون پشته برف و بینِ جو و پشته برف صورت میگیرد. تبادل گرما در قسمت برف و زمین به مقدار حداقل میباشد. وقتی که برف خشک است، درون برف حرارت کمی جابجا میشود.
هرگاه خیس بودن برف بیشتر شود، انتقال درجه حرارت هم بیشتر میشود. باران که میتواند در برف نفوذ کند، همیشه باعث گرم شدن پشته برف میشود. تبادل گرمایی در پشته برف، جایی که برف در تماس مستقیم و دائم با جو است، بیشتر از جاهای دیگر میباشد. هرچند جریان این تبادل پیچیده میباشد، ولی میتوان آن را در دو گروه تقسیمبندی کرد.
- تبادل گرمایی مولکولی
- تبادل گرمایی نسبی
در جریان تبادل گرمایی مولکولی، اگر هوا گرمتر از برف باشد، برف حرارت را جذب و اگر برف از هوا گرمتر باشد، آن را از دست میدهد. تبادل گرمایی مولکولی به طرز بارزی به وسیله باد تسریع میشود. هرچه باد سریعتر بوزد، تبادل گرمایی هم سریعتر صورت میگیرد. در جریان تابش نور خورشید، حرارت به برف منتقل میشود که اکثر این تابش دفع و قسمت کمی از آن جذب برف میشود.
برف خشک نسبت به برف خیس مقدار بیشتری از این تابش را منعکس میکند. درجه تابش با ساعت روز، موقع مشخص سال، محل مشخصی از شیب و ضخامت ابرها تغییر میکند. با توجه به احتمالات زیاد، فقط امکان حدس و گمان در مورد تبادل گرمایی پشته برف وجود دارد. چیزی که کاملاً مشخص است این است که حتی تغییرات کم در درجه حرارت هوا هم میتوانند تأثیر در توده برف جمع شده بر روی شیب بگذارند و باعث سرخوردن آن به پایین شوند.
خلاصه نکات ایمنی
به طور خلاصه، میتوان به چند نکته مهم توجه نمود. تعداد زیادی از بهمنها در طول بارش برف و یا بلافاصله بعد از آن اتفاق میافتند. مقصود از بارش برف، در اینجا میشود هم برف در حال فرود آمدن از آسمان و هم برفی که روی زمین بوده است و به وسیله باد جابهجا شده است را در نظر داشت. اگر توفان در هوای گرم بوزد و در هوای سرد پایان گیرد، برف گرم جدید به سطح قدیمی برف خوب میچسبد و خطر بهمن کمتر میشود.
اگر توفان در هوای گرم بوزد ولی درجه زیر صفر باقی بماند، سفت شدن برف ادامه پیدا میکند و ثبات توده برف افزایش پیدا میکند. اما اگر درجه حرارت به بالای نقطه انجامد برسد، برف شروع به آب شدن میکند و برف خیس هم تمایل به سرخوردن دارد. اگر طوفان در هوای سرد بوزد ولی در هوای گرم ختم شود، پیوند بین برف تازه و سرد و برف قدیمی ضعیف است و طبیعتا خطر آمدن بهمن زیاد است.
اگر توفان در هوای سرد بیاید و هوا هم سرد باقی بماند، توده برف به طور متوالی میشکند و خطر آمدن بهمن تا مدتها پس از توفان وجود خواهد داشت.
باقی تجزیه و تحلیل خطر بهمن به تسلط شما در زمینه تشخیص وضع زمین و مقدار برف و حالت برفی که روی آن قرار دارد، برمیگردد. مهمترین سوالات عبارتند از:
- چه شیبهایی بیشتر از همه حاوی برف هستند؟
شیبهای پناهگیر، برف بیشتری روی خود جمع میکنند که این عمل عمدتا به وسیله بادهای زیاد در فرورفتگیها و نقاط گودافتاده دور افتاده صورت میگیرد.
- چقدر برف جمع و ذخیره شده است؟
تودههای خطرناک، معمولاً آنهایی هستند که همراه با باد بعد از یک بارش سنگین برف جمع شده باشند.
- برف با چه سرعتی جمع شده است؟
انباشته و جمع شدن سریع برف در طول وزش بادهای زیاد، بزرگترین خطرها را ایجاد میکند. (برآورد ثبات یک پشته برف موضوع فصل بعدی است.)
منبع: کتاب بهمن شناسی و ایمنی در برابر بهمن نویسنده: باک تیلتون مترجم: رحیم دانایی گردآوری و تهیه: حامد اسپرهم